پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
13 مرداد 1397 - 09:39
از اعترافات تلخ عليه تئوري «مذاکره با غرب» تا پافشاري جديد برخي که برخلاف منافع ملي است

ترساندن مردم با تئوری «تهدید تراشی با ترامپلوماسی»

برخي از سياستمداران و گروهي از رسانه هاي وابسته به يک طيف سياسي در هنگامه اي که مردم تحت فشار مشکلات اقتصادي بوده و همچنان منتظر تغيير رويکرد دولت دوازدهم و جابجايي وزرا براي فائق آمدن بر مشکلات داخلي هستند ، ساز خلاف مصالح و منافع ملي کوک کرده و با دادن آدرس غلط به جامعه اولويت کنوني کشور را در گزاره هايي مانند « مذاکره مجدد و مستقيم با آمريکا » و «رفع حصر سران فتنه» عنوان مي کنند.
نویسنده :
عاطفه رحمتي راد
کد خبر : 1230

پایگاه رهنما :

برخي از سياستمداران و گروهي از رسانه هاي وابسته به يک طيف سياسي در هنگامه اي که مردم تحت فشار مشکلات اقتصادي بوده و همچنان منتظر تغيير رويکرد دولت دوازدهم و جابجايي وزرا براي فائق آمدن بر مشکلات داخلي هستند ، ساز خلاف مصالح و منافع ملي کوک کرده و با دادن آدرس غلط به جامعه اولويت کنوني کشور را در گزاره هايي مانند « مذاکره مجدد و مستقيم با آمريکا » و «رفع حصر سران فتنه» عنوان مي کنند. اين جماعت براي جاسازي و اثرگذاري چنين هدفي تلاش مي کند « ترامپ هراسي» را به راه انداخته و احتمال حمله نظامي به کشور را جدي تر از هر زمان ديگري القاء کند، آنهم در حالي که بر اساس برآوردهاي بسياري از کارشناسان غربي ،احتمال حمله نظامي به ايران باتوجه به هزينه هاي گسترده اقتصادي ،نظامي و سياسي آن صفر است. براستي کدام عقل سليم مي پذيرد که رفع حصرسران فتنه اي که کشور را 8 ماه تمام درگير بحران کردند و زمينه وضع تحريم هاي ضدانساني عليه مردم را در قالب قطعنامه هايي نظير 1929 ايجاد کردند ، مشکل اصلي کشور است؟ سراني که بدون توجه به هزينه هاي بين المللي که عليه ايران فراهم مي شوند ،نظام را متهم به تقلب کرده و بيانيه هاي مستمري را براي اردوکشي خياباني عليه نظام اسلامي صادر مي کردند. براستي در چنين شرايطي که کشور در داخل با مشکلات عديده اقتصادي روبرو است و نظام سلطه تلاش مي کند سطح دشمني هاي خود را با توسعه تحريم‌هاي اقتصادي و تهديدات نظامي افزايش دهد رفتار مورد اشاره اين طيف داخلي چه توجيه اي دارد ؟ چطوري مي توان مدعي دلسوزي براي مردم و نظام اسلامي را داشت اما در شرايطي که کشور درگير جنگ اقتصادي است و مردم انتظار دارند تا گروههاي سياسي و رسانه هايي که تريبون در اختيار دارند از مطالبات بر زمين مانده آنها سخن به ميان بياورند ، از ضرورت مذاکرات موشکي يا منطقه‌اي به ميان آورد آنهم در شرايطي که 2ونيم سال مذاکرات فشرده با غرب هيچ آورده‌اي براي کشور به همراه نداشته و آمريکايي ها نه تنها تحريم‌هاي ضدايراني را لغو يا تعليق نکردند بلکه بدون پرداخت کمترين هزينه اي از برجام خارج شدند.
آب در آسياب دشمن
چطور مي توان دغدغه نان شب مردم را داشت در حالي که اظهرمن الشمس است که مذاکرات مجدد با غرب يا رفع حصر سران فتنه ، آب در آسياب دشمن ريختن است و هيچ گشايشي در زندگي مردم ايجاد نخواهد کرد چرا که اگر بنا بود مشکلات معيشتي بواسطه مذاکره کمتر مي شد،بايد تاکنون که سه سال از برجام گذشته جامعه شاهد تغييرات در زندگي خود مي شدند اما نه تنها مشکلات اقتصادي خانواده ها ايراني کمتر نشده بلکه امروز بواسطه گره زدن مشکلات داخلي به برجام ، نرخ دلار به نزديک ده هزار تومان رسيده است.
اعترافات قابل تامل و پافشاري هاي معنادار!
علي لاريجاني که به عنوان يکي از حاميان سرسخت توافق هسته اي با غرب شناخته مي شود در هفته گذشته اظهارات جالب توجهي داشت‌، اظهاراتي که نشان مي‌دهد مذاکره مستقيم با آمريکا کمترين گره اي از مشکلات کشور باز نکرده و وعده هاي برجامي سرابي بيش نبوده است ،علي لاريجاني مي گويد‌: « ما هنوز دستاورد برجام در زمینه بانکی را نمی بینیم در حوزه نفت هم به دستاورد روشنی دست پیدا نکرده ایم». البته طي يک سال اخير بسياري از شاخص ترين حاميان برجام ، لب به سخن گشوده و برجام را فاقددستاورد عنوان کرده اند به عنوان نمونه ولي‌الله سيف رئيس سابق بانک مرکزي در اظهارنظري پرحاشيه گفته بود : «دستاورد برجام تقريبا هيچ بود». حال در شرايطي که حاميان متعصب برجام يکي پس از ديگري لب به اعتراف گشوده و از بي نتيجه بودن اعتماد به غرب سخن به ميان آورده اند ، دسته اي از رسانه ها و سياستمداران به جاي فشارآوردن به دولت دوازدهم در جهت تغيير رويکرد با محوريت پاسخ دهي به مطالبات مردم با دادن آدرس غلط به جامعه راهکار برون رفت از مشکلات کنوني را مذاکرات جديد با غرب عنوان مي کنند.
ترامپ هراسي و ضرورت مذاکرات جديد!
در هفته گذشه وابستگان به اين طيف سياسي بار ديگر تلاش کردند تا براي انحراف افکار عمومي آدرس غلط ارائه کنند آنهم با پيش زمينه «ترامپ هراسي» ؛ به عنوان نمونه علی خرم در یادداشتی تحت عنوان «باید سنجیده عمل کنیم» يکبار ديگر ضرورت خوش بيني مطلق به آمريکايي ها را يادآور شده است و تلاش کرده تمام دشمني‌هاي دامنه‌دار آمريکا عليه جامعه ايراني را به علت سياست‌هاي نظام بداند! اين نويسنده تجديدنظرطلب مي‌نويسد: « فضای رابطه ایران و امریکا بیش از حد آتشین و خطرناک است و پتانسیل هر نوع درگیری فیزیکی بالا رفته است...مشکل این است که خود ما نیز جو سنجی نکرده و واقعیت‌های موجود جامعه خود را در نظر نمی‌گیریم. در چنین شرایطی با توجه به نارضایتی عمومی که هر روز در گوشه و کنار کشور شاهد هستیم باید حساب شده‌تر موضع‌گیری و اقدام کنیم.»
منظور نويسنده از موضع گيري حساب شده اين است که دولتمردان انقلابي گري اخير را کنار گذاشته و از ترامپ آمريکا احساس خطر کنند! وي خطر حمله نظامي به کشور راجدي‌تر از دهه 60 دانسته و مي نويسد:« لازم است که به تجربیات گذشته خود نیز توجه داشته باشیم. به عنوان مثال سال ۶۶ نیز بگو مگوهایی با رییس‌جمهور امریکا داشتیم ... نباید فراموش کرد این است که رییس‌جمهور فعلی امریکا خیلی تندتر و نامعقول‌تر است. تیم اطراف او نیز همه ضد ایرانی و دشمن قسم خورده ما هستند، در حالی که سال ۶۶ اینطور نبود. از این جهت باید گفت که شرایط موجود به صورت بالقوه خطرناک است و باید حساب برخی حرف‌های خود را داشته باشیم ولو اینکه حرف حق باشد. اینکه امریکا بد و ظالم است درست است اما باید دید که آیا بیان آن در شرایط موجود چه مشکلی را حل می‌کند؟ ایجاد حمیت داخلی نباید به قیمت ایجاد صحنه تقابل میان ایران و امریکا باشد و باید به سیاست‌های انتخابی بیشتر فکر کرد». حسين مرعشی عضو حزب کارگزاران و برادر همسر مرحوم هاشمي رفسنجاني نيز صراحتا راه حل گرانی ارز را برداشته شدن«حصر» عنوان مي‌کند؛ اين فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه سال 88 در پاسخ به این سؤال که شما چه پیشنهادی به دولت و هم به ارکان کشور دارید، مي گويد: «پیشنهاد ما این است که ما همه اختلافات داخلی، اعم از مسأله حصر تا مسائل باقیمانده از سال 88 ، همه این مسائل را حل و فصل کنیم، به یک وحدت بسیار تعیین‌کننده و باشکوه برگردیم و با وحدت تمام با سیاست‌های خصمانه ترامپ مقابله کنیم.»
عناصرتندروي ديگري نيز آدرس هاي غلط ديگري به جامعه ارائه داده اند به عنوان نمونه ديگر علی شکوری‌راد، کشور را دچار حالت «بحران فزاینده» توصیف کرده و مسئول وضع موجود را نیز رهبری نظام معرفی کرده است. حجتی کرمانی نيز راه‌حل را رفع حصر و بازگشت يکي ديگر از سران فتنه 88(خاتمی) به صحنه عنوان کرده است!وي مي گويد:« بارها گفته ام که تنها راه برون رفت ما از مشکلات آشتی ملی است؛ عفو عمومی، همه کنار هم باشند، توبه از گذشته و گناهانی که در مورد علماء از جمله آقایان مرحوم هاشمی‌رفسنجانی و خاتمی(از سران فتنه) مرتکب شدیم. آنها را به صف انقلاب بیاوریم؛ البته آنها هستند و ما بی دلیل آنها را جدا می دانیم». جهت گيري و رويکرد رسانه‌اي اين جماعت نشان مي دهد که رهبران و تئوريسين هاي اين جماعت به مانند گذشته با اولويت هاي مردم بيگانه بوده و موضوعاتي را به عنوان اولويت براي جامعه جاگذاري مي کنند که کمترين ارزش و اعتباري براي جامعه ندارد و اين مسئله نشان مي دهد که عناصر اين جريان صلاحيت احراز بسياري از جايگاه ها را در کشور ندارد و چنانچه با فريب افکار عمومي در انتخابات‌ها بتواند بر اريکه قدرت تکيه بزند ، بدون توجه به مشکلات و اولويت‌هاي مردمي ، اهداف جناحي خود را پيگيري و دنبال مي‌کند.

ارسال نظرات